معرفی کتاب “ببخش و بگیر”
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
تو پشتم را بخاران و من نیز پشت تو را میخارانم.
اگر به من کمک کنی مدیونت میشوم و وظیفهدارم اگر بتوانم به تو کمک کنم. گیرندگان و حسابگرها بهجای اینکه بهطور متقابل به اشخاصی کمک کنند که به آنها کمک کردهاند بیشتر اوقات پیشقدم میشوند و به کسانی پیشنهاد کمک میدهند که در آینده به کمکشان نیاز خواهند داشت. البته در این روابط، گیرندگان معمولاً به دنبال گرفتن بیشترین مقدار ممکن هستند درحالیکه حسابگرها به دنبال بده بستان برابرند. بخشیدن، گرفتن و حسابگری سه سبک اساسی در تعاملهای اجتماعیاند. ولی مرز بین آنها قابلتغییر است. تعجبی ندارد که هنگام مذاکره بر سر میزان حقوقتان شخصیتی گیرنده داشته باشید. وقتی به کسی کمتجربهتر از خودتان چیزی آموزش میدهید بخشنده باشید و به هنگام شراکت با یک همکار مثل یک حسابگر عمل کنید. الگوهای موفقیت بر مبنای سبکهای رفتاری متفاوت است اگر از شما بپرسم حدس میزنید چه کسی احتمال دارد در پایین نردبان موفقیت قرار بگیرد چه خواهید گفت؟ گیرنده، بخشنده یا حسابگر؟
پژوهشها نشان میدهند که بخشندهها به پایین نردبان موفقیت سقوط میکنند!
با تحقیق در میان طیف وسیعی از مشاغل مهم بخشندهها کسانی هستند که ضرر میکنند، آنها موجب بهبود بقیه میشوند ولی دراینبین موفقیت خود را قربانی میکنند درواقع افراط در کمک به دیگران مانع از این میشود که افراد کار خودشان را به انجام برسانند. حتی شواهدی وجود دارد که بخشندهها بهطور میانگین ۱۴ درصد پول کمتری به دست میآورند. دو برابر بیشتر در معرض این هستند که مورد سوءاستفاده قرار بگیرند و ۲۲ درصد کمتر از دیگران آدم قدرتمند و مسلطی بهحساب میآیند! خوب اگر بخشندهها با احتمال بیشتری در پایین نردبان موفقیت قرار گیرند چه کسی در رأس قرار میگیرد؟ گیرندهها یا حسابگرها؟هیچکدام.
وقتی نگاه دیگری به دادهها انداختم به الگوی شگفتانگیزی پی بردم. بازهم بخشندهها.
شواهد نشان میدهد افراد با بهترین و بدترین عملکرد بخشندهاند. گیرندهها و حسابگرها بیشتر در میانه قرار میگیرند. این الگو در همهجا صادق است. ابتدا و انتهای نردبان موفقیت در دست بخشندهها است. بنابراین بخشندهها شاید احمق به نظر برسند ولی قهرمان هم هستند. در این کتاب بررسی میکنیم که چرا برخی بخشندهها ساده و توسریخور هستند و برخی دیگر بهطور شگفتآوری موفق از آب درمیآیند. برای درک اینکه چرا بخشندهها بر بالای نردبان موفقیت تکیه میزنند ماجرا و مطالعات شگفتانگیزی را بررسی میکنیم که روشن میکند چگونه بخشیدن میتواند قدرتمندانه و کمخطرتر از آن چیزی باشد که بیشتر مردم باور دارند. در این مسیر بخشندگانی در تمام مشاغل معرفی میکنیم که روند مرسوم اول موفق شدن و سپس بخشیدن را برعکس کرده و ثابت میکنند افرادی که در ابتدا میبخشند در ادامه جایگاه مناسبی برای موفقیت پیدا میکنند. نکتهای وجود دارد و آن این است که بخشندگان گیرندگان و حسابگرها همگی توانایی رسیدن به موفقیت را دارند و به موفقیت هم میرسند اما وقتی بخشندهها به موفقیت میرسند اتفاق خاصی رخ میدهد. این موفقیت فراگیر میشود درحالیکه پیروزی گیرندهها اغلب با باخت فرد دیگری همراه است. تحقیقات ثابت کرده که مردم به موفقیت گیرندگان حسادت کرده و در انتظار فرصتی برای زمین زدن آنها هستند درحالیکه با موفقیت افراد بخشنده افراد بهجای پایین کشیدنشان به پشتیبانی از آنها پرداخته و هوادارانشان هستند موفقیت بخشندگان اثر موجی به همراه دارد و موفقیت انسانهای اطرافشان را هم افزایش میدهد.
اکیدا پیشنهاد می کنم این کتاب معرکه را مطالعه کنید.کتاب با قلم شگفت انگیز آدام گرنت بسیار جذاب و خواندنی نوشته شده است.ضمن اینکه مترجمان (علیرضا خاکساران،سعید یاراحمدی)نیز سنگ تمام گذاشته اند.با خواندن این کتاب عمیقا به این نتیجه می رسید که در روابط متقابل تان (به زبان حسابداری) بهتر است بیشتر طلبکار باشید تا بدهکار!
لینک تهیه کتاب ببخش و بگیر از انتشارات آموخته
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.